معرفی کتاب دختر مهتاب

— معرفی کتاب دختر مهتاب🌝

من و مادرم سال‌هاست در ‌کره‌ی ماه زندگی میکنیم… البته نه به میل خودمون… ما اینجا زندانی‌ایم و نمیتونیم هیچوقت به زمین برگردیم… 🌎

مادرم وقتی روی زمین و یک انسان بوده اکسیر جاودانگی‌ای که انسان‌ها رو نامیرا  می‌کنه رو دزدیده و خورده و حالا مادرم نامیرا شده! به خاطر همین
برای تنبیه تا ابد توی ماه زندانیش کردن و همیشه باید با حسرت به زمین و آدم‌هاش نگاه کنه…🥀اون زمان هیچکس نمیدونسته که مادرم من‌ رو باردار بوده… من هم نامیرا شده بودم ولی هیچکس از وجود من خبر نداشت…

مادرم از بچگی بهم میگفت که من قدرت جادویی‌‌ای دارم که هیچکس نباید ازش باخبر بشه… خودم نمیدونم قدرت جادوییم چیه چون هرگز اجازه نداشتم ازش استفاده کنم❌مادرم میگفت اگر از جادوم استفاده کنم ممکنه بقیه بفهمن من اینجام و بیان سراغمون و هردومون رو بکشن🪄

اما حالا بزرگ شدم انقدر جادوم قوی شده که دیگه پنهان کردنش محاله… حالا من باید فرار می‌کردم و به یک سرزمین ‌جدید می‌رفتم که کسی من رو نشناسه و در امان بمونم، مادرم می‌گفت می‌تونم با جادوم از خودم محافظت کنم؛ ولی من اصلا نمیدونستم جادوم چیه و چطور استفاده‌اش کنم
چطور باید از خودم محافظت‌ می‌کردم؟🧙

دختر مهتاب🌜

💓جدیدترین کتاب فانتزی که برای اولین بار توی ایران چاپ شده و به شدت قشنگه🧝🏻‍♀️


#read_a_book
#wisgoon
دیدگاه ها (۰)

تو کتاب بیشعوری خاویر کرمنت خیلی قشنگ نوشته : بیشعورها قابلی...

😅😅

پشت درهای بستهتریلری جذاب و هیجان‌انگیز!قراره این کتاب رو یک...

از وقتی یادم میاد که پدرم همیشه مست بود… هرلحظه دعوا راه مین...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

#بد_بوی#پارت_۲۵#لنا مشغول درس خوندنم که گوشیم زنگ میخوره کری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط