عشق پنهان پارت ۱

سلام من جنیم
مامانمو تو ۱۰ سالگی از دست دادم



داشتم تو پارک قدم میزدم که خالم زنگ زد
الو جنی جنی پدرت
پدرم چی
فوت شد
گوشی رو قطع کردم
نشستم رو یه صندلی تا تونستم گریه کردم
که دو تا سر خیلی خوشحال ردشدن
_هی خانم کوچولو چرا گریه میکنی؟
جوابشو ندادم
رزی بدو بدو اومد پیشم
_شما کی هستین؟
_دو تا پسر شاد
_معلومه
اشکامو پاک کرد
_جنی بلند شو
_چه اسم قشنگی هم داره
_اسم تو چی؟
_رزی
رزی گفت پاشو گریه نکن

رفتیم سمت خونه
وقتی رسیدیم غش کردم
هیچی نیمدونم تا وقتی چشامو باز کردم #تهیونگ
_جیمین خیلی دختره جنی خوشگل بودا ولی حیف کوچولو و افسرده بود
_کوچولو؟
_اره
_عقل از سرت پریده ها
من از همه دختر بدم میاد و هیچوقت عاشق نمیشم ولی مطمئنم جیمین خیلی زود میشه #رزی
جنی چشاشو باز کرد
_من بابا مو میخوام
شروع کرد به گریه کردن
دلم براش میسوخت
دیگه باید از اون خونه میرفت و میومد پیش من و داداشمو مامان بابام زندگی میکرد
دیدگاه ها (۱۵)

پروف جدید

عشق پنهان پارت ۲

فیک جدیدم

اخه؟دیوونه ای بابا ول کن

پارت ۱۰آلیا. خب عکس ها آماده شددینا. اوکی بده به من اوم خیلی...

پارت 2. خیانت

#مافیای_من #P2چانگبین:چی شده؟؟؟حالت خوبه؟؟؟بیا اینجا ببینمت«...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط