سرد شده ام

سرد شده ام...
انقدر ک از دهان دنیا هم افتاده ام..

تمام ارزوی امشب من ندیدن فرداست..!

باور کن بعضی درد های گفتنی نیست رفیق...

نگو محرم نمیدانمت...!!!

نه...

تو مرحم ترینی بر من...

اما بعضی دردها گفتن ندارد ...

مرور بعضی دردها

انقدر درد دارد

ک تکرارش حتی برای خودم هم سنگین است...

انقدر سنگین ک ب زانو می اندازد مرا ...

بغض چشمانم را ک دیدی بغض نکن...!!!

لرزش دستانم را ک دیدی هیچ نگو...

فقط دستم را بگیر کافیست...

هیچ نگو...

بعضی درد ها با دلداری سبک نمی شوند ...

بخدااا بیشتر دردم میاید....

بعضی درد ها بد دردی هستند رفیق....

بد درررردی....
دیدگاه ها (۰)

چشم...ازقلب شڪایت ڪردگفت: تو عاشق مے شوےومن....اشڪ مے ریزمقل...

بابام یعنی دنیام

،

عـادت کـــرده ام کــــﮧ تــنـهــا با خــودم باشـــم ،دوســتـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط