من آدمای زیادی رو از دست دادم موقع رفتن همشون سردم شد د

من آدمای زیادی رو از دست دادم. موقع رفتن همشون سردم شد. دست و پام یخ کرد و حالت تهوع گرفتم و دلم لرزید. موقع رفتن تک تک آدمای زندگیم آهنگ غمگین گذاشتم و رفتم زیر پنجره اتاقم و پتو رو دورم پیچیدم تا شاید گرم شم و دلم کمتر بلرزه. همیشه م وقتی مامانم از سرکار میومد میگفتم" مامان تموم تنم درد میکنه، دارم میمیرم " هربار مطمئن بودم که دارم میمیرم. نمردم. ولی هر آدم یه تیکه از قلبمو با خودش برد. الان فقط یه مقدار کمی از قلبم باقی مونده. آخرین نفری که بره این مقدار کمم میبره با خودش. و من برای آخرین بار میرم زیر پتو و میگم " مامان مُردم "
دیدگاه ها (۱۴)

باشه ولی من هنوزم میگم ارزششو داره دوباره ببینیمش(:!

اغلب پسرا تو سن بلوغشون یه قدرت ماورایی میگیرن که میتونن با ...

پدر ژپتو:پینوکیو چوبی بمون،آدما سنگی اند؛دنیاشون قشنگ نیست:)...

یه دیالوگی بود ک می‌گفت:چه شکستی بزرگتر از اینکه بعد از گذرو...

شروع داستان فصل اول *تنهایی* تو دنیایی که زندگی میکردم کسی ج...

بچه ها. میخوام یه سناریو تک پارتی راجب خانواده‌ی خودم درست ک...

#عشق_جنایت 🔪پارت60که یهو یه مایع قرمز رنگی از گوشم روی لباس ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط