تو می تونی بهم بگی بذارش کنار

تو می تونی بهم بگی بذارش کنار
اما نمی تونی بگی دوستش نداشته باش...
حتی نمی تونی بپرسی با وجود همه بدیایی که کرد چرا باز دوستش دارم؟
می دونی این دوتا هیچ ربطی به هم ندارن...
شبیه دلی که شکسته اس اما تنگ،
شبیه خاطره ای که تلخه اما عزیز،
شبیه رویایی که کوتاهه اما شیرین
دوست داشتن همینه
یه حس ساده و بی دلیله...
از عشقای بزرگ حرف نمیزنم
از یه حس ناخودآگاه، یه هیجان شیرین میگم...
شاید بگی یه روز تموم میشه
آره شاید... ولی تا اون روز نمی تونی بگی دوستش نداشته باش
دیدگاه ها (۲)

درون شعر، #تـو را با اجازه بوسیدم...

حرف‌هایی هستکه باید به تو بگویممثلا بگویم بودنت حواسم را پرت...

#لـب‌هایـت... زیبـاترین سـاز بـودوقتی با لـب‌هایـم می‌نواختـ...

بوسه ی صبحِ تونقشی به یادماندنی می زند بر کتیبه ی دلمو جوانه...

انشا درخواستی

پارت : ۱۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط