یونگیدختره هرزه منو گول میزنی ارعهه
یونگی:دختره هرزه منو گول میزنی ارعهه
آت:چ..چیی؟
یونگی کشون کشون منو برد به سمت اتاق شکنجه و شروع کرد زدنم با شلاق
۱۰۰.....۲۰....۱۰
یونگی رفت بیرون
خیلی درد داشتم رفتم پایین دیدم داره یه دختر رو میبوسه
سریع از عمارت زدم بیرون و رفتم بو سمت پل نامسان
جالبه
همه یه روزی میرن اونم یکی از اونا
و پریدم پایین
و سیاهی
جیمین:داشتم اخبار میدیدم که گفتن یه دختر به اسم آت خودشو از پل نامسان انداخته پایین
چی؟ات دختر یونگی
سریع رفتم اونجا
جیمی:یونگیییییی
یونگی:چیه چته باز
جیمی
این دختره کیه ها
یونگی: آها دوست دخترم میونگ
میونگ :سلام (عشوه)
جیمی :تو به آت چی گفته بودی
یونگی:هیچی فقط کتکش زدم و باهاش کات کردم
جیمی :چیییی(داد)
اونوقت چرا؟
یونگی:چون به من خیانت کرد
جیمین:مدرکت کو؟
یونگی:...
آت:چ..چیی؟
یونگی کشون کشون منو برد به سمت اتاق شکنجه و شروع کرد زدنم با شلاق
۱۰۰.....۲۰....۱۰
یونگی رفت بیرون
خیلی درد داشتم رفتم پایین دیدم داره یه دختر رو میبوسه
سریع از عمارت زدم بیرون و رفتم بو سمت پل نامسان
جالبه
همه یه روزی میرن اونم یکی از اونا
و پریدم پایین
و سیاهی
جیمین:داشتم اخبار میدیدم که گفتن یه دختر به اسم آت خودشو از پل نامسان انداخته پایین
چی؟ات دختر یونگی
سریع رفتم اونجا
جیمی:یونگیییییی
یونگی:چیه چته باز
جیمی
این دختره کیه ها
یونگی: آها دوست دخترم میونگ
میونگ :سلام (عشوه)
جیمی :تو به آت چی گفته بودی
یونگی:هیچی فقط کتکش زدم و باهاش کات کردم
جیمی :چیییی(داد)
اونوقت چرا؟
یونگی:چون به من خیانت کرد
جیمین:مدرکت کو؟
یونگی:...
- ۲.۴k
- ۲۱ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط