فردی به دکتر مراجعه کرده بود
فردی به دکتر مراجعه کرده بود.
در حین معاینه،یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواد که مدارک نظام پزشکی شو ارائه بده.
دکتر بازرس رو به کناری میکشه و پولی دست بازرس میزاره و میگه:من دکتر واقعی نیستم. شما این پول رو بگیر بی خیال شو.
بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه.
مریض یقهءبازرس رو میگیره و اعتراض میکنه.
بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی تو میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی.
مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: اتفاقا من هم مریض نیستم
اومدم که چند روز استراحت استعلاجی برای مرخصی محل کارم بگیرم...
این است حکایت جامعه ما..
در حین معاینه،یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواد که مدارک نظام پزشکی شو ارائه بده.
دکتر بازرس رو به کناری میکشه و پولی دست بازرس میزاره و میگه:من دکتر واقعی نیستم. شما این پول رو بگیر بی خیال شو.
بازرس که پولو میگیره از در خارج میشه.
مریض یقهءبازرس رو میگیره و اعتراض میکنه.
بازرس میگه منم بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی اومده بودم ولی تو میتونی از دکتر قلابی شکایت کنی.
مریض لبخند تلخی میزنه و میگه: اتفاقا من هم مریض نیستم
اومدم که چند روز استراحت استعلاجی برای مرخصی محل کارم بگیرم...
این است حکایت جامعه ما..
- ۱.۹k
- ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط