مثل غارت زده ها هستم و بی بال و پرم
مثل غارت زده ها هستم و بی بال و پرم
سایه لطف شما بود که آمد به سرم...
پدرم کربلایی نشده لطفی کن..
یک شبی من پدرم را به زیارت ببرم
"جاروی خانه ی تو پلک همه نوکر هاست
جارو آنقدر زده این مژه ی رفتگرم...
در سرای تو نظر دادن ما بی ادبی ست
چه نیازی است در این خانه ات اصلا نظرم
من اگر از جلوی خانه تو رد بشوم...
مینشینم که نگهبان بشوم از قمرم
چایی روضه ی تو طعم عسل را دارد
سر حال آمده با چایی ات آقا جگرم
"نَسَب اَندر نَسَبِ من همه نوکر بودند
بهر تو کار کشید از پسرانش پدرم"
از خدا خواسته ام وقت عزاداری تو..
بشکند پای عزاداری ات آخر کمرم
السلام علیک یا ابا عبدالله ع
سایه لطف شما بود که آمد به سرم...
پدرم کربلایی نشده لطفی کن..
یک شبی من پدرم را به زیارت ببرم
"جاروی خانه ی تو پلک همه نوکر هاست
جارو آنقدر زده این مژه ی رفتگرم...
در سرای تو نظر دادن ما بی ادبی ست
چه نیازی است در این خانه ات اصلا نظرم
من اگر از جلوی خانه تو رد بشوم...
مینشینم که نگهبان بشوم از قمرم
چایی روضه ی تو طعم عسل را دارد
سر حال آمده با چایی ات آقا جگرم
"نَسَب اَندر نَسَبِ من همه نوکر بودند
بهر تو کار کشید از پسرانش پدرم"
از خدا خواسته ام وقت عزاداری تو..
بشکند پای عزاداری ات آخر کمرم
السلام علیک یا ابا عبدالله ع
- ۸۷۱
- ۱۶ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط