با او که گل آورده دم شیشه ی ماشین

با او که گل آورده دم شیشه ی ماشین
از لذت این شُرشُر باران چه بگویم ؟!
#مهدی_فرجی
دیدگاه ها (۱۱)

او نمیدانستدر جایی آن سوی مرزهادر جنگ در فقر در رنجکودکان هم...

با دستگیری چگوارا در اخرین پناهگاهشازچوپانی که او را لو داده...

نه به چاهی نه به دام هوسی افتادهدلم انگار فقط یاد کسی افتاده...

من در عَجَبَم ز مِی‌ْفروشان، کایشانبِهْ ز آنکه فروشند، چه خو...

وای ، باران بارانشیشه ی پنجره را باران شستاز دل من اماچه کسی...

تو مپندار که این قلب من از سنگ شده🌸شرم دارم که بگویم دل من ت...

این روزها چقدر دلم برای صدای باران و باریدن برف تنگ شده.خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط