همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد

همزاد پاییزم وقتی که برگ افتاد
وقتی طبیعت را شلاق میزد باد
من گریه می کردم اما بدون اشک
این رسم با من بود گویا که مادرزاد
که شبنم احساس از باورم غلتید
عاشق نبودم من ، او عشق یادم داد
باشد برای عشق یک بیستون اما
فرقی نخواهد کرد در باور فرهاد
پاییز می بارد از این در و دیوار
دراین سکوت سرد ، یخ میزند فریاد
دیدگاه ها (۰)

پاییز هم با همه دلتنگی ها و هوای غم بارشمی تواند دلگرم کننده...

تو با شهریور چه کرده‌ای!؟بوی پاییز عاشقانه رابه خود گرفته..ص...

پاییز را هممی توان زیبا دیدنگو خزان استاتفاقات هم حکمت خاصخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط