ایرج میرزا

ایرج میرزا

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟

رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود !

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود

گفتند چنینیم و چنانیم ، دریغا ..
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !

ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود !
دیدگاه ها (۲)

خوشبختی یعنی... درخاطر کسی موندگار هستی... لحظه های نبودنت ر...

عشقم دیووونمه دیووونشمفدات بشم الهییی.__محمدم نفسسممریم..محم...

طعم لبهایت چای هایم را خوش طعم تر کرده است...مریم.محمد

✘انقــدر میــ ツ ـخندم•••تا دنیـــا کم بیـــــاره❗✘همیـــــــ...

هر وعده که دادند به ما باد هوا بودهر نکته که گفتند غلط بود و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط