اینکه میایی بم میگی حس میکنم علاقت کم شده دیگه دوسم ندا

اینکه میایی بم میگی حس میکنم علاقت کم شده ، دیگه دوسم نداری ، دیگه نمیخواییم و کلی چیزای دیگه ...
دلم میخواد اونموقع دستامو دو طرفِ صورتت بگیرم و فشار بدم محکم فشار بدم که صدات در بیاد
خب آخه توله سگ مگه میشه تورو دوست نداشت ؟ مگه میشه تورو نخواست ؟ مگه میشه علاقه من بهت کم شه؟
من که هی دلم میخواد بمیرم برات ، بمیرم برای صدات ، برای چشمات ، برای خندهات ، برای آغوشت ...
من میتونم تورو دوست نداشته باشم ؟
عمرم
نورِ چشمم ، تو قلبِ منی ، من با تو اون حسیو پیدا کردم که به بقیه نداشتم
من دم و لحظه فدات میشم ..
تو انقدر خوبی که من حیفم میاد دوست نداشته باشم ، تو یه موجودِ عوضی دوست داشتنی ، یعنی هرچقدرم بد باشی من بازم عاشقت میمونم ، لعنتی چجوری بگم اخه نمیشه با کلمات ، اصلا قابلِ توصیف نیست جانان3>
دیدگاه ها (۰)

بیماری واگیر دار ٬جدیدا بیماری حال بد شیوع پیدا کردهخیلی سری...

آنشرلی گفت : آه ماریلا ، نصف لذت هر چیز انتظاری است که برایش...

بدترین دوره مدارس تو ایران دبیرستانه... چون مدیرش از مدیر را...

معلومه که پیام دادن نوبتیهچطور توقع دارین یکی ده بار بهتون ت...

مهشید همه وجودم هیچوقت نمیتونم نمیخوام ولت بکنم من جز تو کس...

سلام خوبی عزیز دلم مهشید گل نازم یهو چی شد عشقم مگه من چیکار...

دلم برات یزرع شده پیشی عصبانی من میشه زودی برگردی دلم برات ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط