سناریو

°" وقتی یکی توی جمعی بهت تیکه میندازه "°

چان:
_ سعی میکرد خودشو کنترل کنه، اما طوری طرف و نگاه میکرد که انگار آتیش از چشماش میبارید 🗡🔥
اجازه نداد جوابش و بدی، بعد کاملا جدی و با تهدید بهش گفت:
" اگه یکبار دیگه اسمشو بیاری، قول نمیدم ساکت بمونم.. 👀 "

مینهو:
چیزی نگفت، فقط تو چشمای یارو یه نگاه انداخت ( نگاهی که فقط خدا میدونه پشتش چه افکار شومی میگذره 👀)
همه ساکت میشن، و اون سکوت از هزارتا تیکه سنگین تر و ترسناک تره..

چانگبین:
دستتو از زیر میز توی دستش میگیره و رو به یاروعه میگه:
" مواظب حرفت باش، تو به کسی تیکه انداختی که من پشتش وایسادم.. " 🕶

هیونجین:
پوزخند عصبی میزنه و میگه:
" قبل از حرف زدن بهتر نیست یکم فکر کنی؟ آخه، یه نگاه به خودت توی آینه انداختی؟ "
اره دیگه طرف و پیش اونهمه آدم تخریب می‌کنه 👌😁

جیسونگ:
" جالبه.. هنوزم یاد نگرفتی با کی داری شوخی میکنی. "
و تو میدونی اون فقط یه جمله ساده نیست.. 😶

فلیکس:
صدای خنده چند نفر توی فضا می‌پیچه، یه لحظه قلبت میلرزه
" مسخره کردن راحت تر از درک کردنه برات، نه؟ "
همه ساکت میشن. رو به تو برمیگرده و میگه:
" بیا بریم، ارزش موندن نداره. "

سونگمین:
بدون حرف، فقط دستت و میگیره و نگاهت میکنه
حس میکنی هیچ چیز دیده نمیشه، انگار همه چیزی که اون میبینه تویی..
" شنیدمش ولی بخاطر تو ساکتم. نزار حرفهاش اذیتت کنه، چون خودش عوضی‌ای بیشتر نیست " ⁦⁦ ⁠・⁠ ⁠〰⁠ ⁠・⁠ 

جونگین:
- " اگه بخوای، نوبت منم میرسه تیکه بندازم. ولی ترجیح میدم با دقت بیشتری انتخابش کنم! "
سرش و کج میکنه و یه چشمک بهت میزنه که نمیتونی جلوی لبخندت و بگیری ⁦⁦°⁠ ⁠~⁠ ⁠° 😊
دیدگاه ها (۰)

من امده ام وای وای من امده اماهم بخاطر درسا پاره شدمار خیلی ...

اره خلاصه...

سناریو

چه حسی داری؟

سناریو تی اکس تی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط