وفا نکردی و کردم خطا ندیدی و دیدم

‎وفا نکردی و کردم ، خطا ندیدی و دیدم
‎رمیدی و نرمیدم ، بریدی و نبریدم

‎اگر زجور ملامت، شنیدم از تو شنیدم
‎وگر زکعبه ندامت ، کشیدم از تو کشیدم

‎بعد از این گردبادم یا در این صحرا غبارم
‎تا رسم در رهگذارت یا رسی در رهگذارم

‎گذشتی و نگذشتم ، شکستی و نشکستم
‎بریدی و نبریدم ، گسستی و نگسستم

‎اگر که خانه بدوشم آگر که باده پرستم
‎کجا که با تو نبودم کجا که بی تو نشستم

‎شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگسارم
‎مردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم
#مهرداد_اوستا
دیدگاه ها (۱)

-نیست یاری تا بگویم راز خویش، ناله پنهان کرده‌ام در ساز خویش...

-تو انعکاس من شده ای !کوه ها هنوز ؛تکرار می کنند تو رادر صدا...

-آشفته سریم؛شانه ی دوست کجاست؟!… #سعید_بیابانکی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط