داستانمان داستانی بود که حتی رومئو هم پای آن اشک ریخت

داستانمان داستانی بود که حتی رومئو هم پای آن اشک ریخت. . .:)
دیدگاه ها (۰)

مانند پرنده ای بودکه غم و اندوه را میان پر های خود پنهان کرد...

اگر تو زیبایی و شیطانی پرستمن خود شیطانم و زیبا پرست

موسیو....موسیوی زیبای من...دلبر چشم قهوه ای من....هر وقت این...

غم دوری تو چه بود موسیو. . .؟مانند بلای طبیعی که بی خبر بر س...

با وجودی که انتقاد داریم ولی پای خاک و کشورمون میمونیممن اسل...

...

یا فاطمه الزهرا سلام الله تعالی علیه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط