عروسفراری

#عروس_فراری 🤍👀
Part: ¹³

ات: چان اون کیم !!!

پدرم ؟! ...درست شنیدم ؟!

ات: راستش پلیسی که جیا رو پیدا کرده بود گفت جیا زنده بود و هنوز نَمرده بود‌....ولی گفت که تا رفته بود یه افسر دیگه و برانکارد بیاره صدای جیغ جیا رو شنیده و برگشته ...(بغض) ... پلیسه گفت که وقتی برگشته بود دیگه دیر شده بود و جیا مرده بود و یه چاقو دقیقا توی قلبش بوده ....(گریَش گرفت)
تهیونگ: خب اینا چه ربطی به چان اون کیم داشته(عصبی)
ات: خب همون عوضی چاقو رو توی قلب جیا کرده بوده.... (داد و گریه)
تهیونگ: چی؟!.... داری دروغ میگی! ....(شوکه)
ات: برای چی باید دروغ بگم ...(گریه)

سرم رو روی میز گذاشتم ....خدای من ...ی..یعنی جیا رو پدرم کشته بوده؟! آخه برای چی؟! .... سرم رو بالا آوردم و به صورت دختره که سعی در پاک کردن اشکاش داشت نگاه کردم ....

تهیونگ: از کجا مطمئنی که چان اون کیم جیا رو کشته ؟
ات: پلیسا چاقو ای که توی قلب جیا بوده رو بیرون کشیده بودن و از رو اثر انگشتی که روی چاقو بوده فهمیده بودن چان اون کیم... جیا رو کشته(گریه سگی)
تهیونگ : باشه باشه اروم باش ...(اروم ات رو بغل کرد )

سرش رو گذاشتم رو سینم و بلند بلند گریه میکرد .... خب حق داشت جیا واسه اونم مهم بود و دوسش داشت.....
یهو صدای دختره قطع شد بهش نگاه کردم که از هوش رفته بود ....یه چیزی توی بازوش بود ...یه تیر بیهوشی بود! ...
دختره رو براید استایل بغل کردم و دویدم سمت کای ....

تهیونگ: ماشین رو روشن کن بریم ...
کای: عمارت خودتون ؟
تهیونگ: نه بیمارستان. ..روشن کن ...

سریع سوار ماشین شدم و محکم دختره رو بغل کردم بدنش یخ کرده بود ، عین یه تیکه یخ شده بود ...

بلخره رسیدیم بیمارستان ...از ماشین اومدم بیرون و دویدم سمت سالن بیمارستان.....

ادامه دارد......

این پارت رو گند زدم خدایی ولی خب چه کنیم تا اینجا به مغزم میرسید 😂....حالا خوشتون اومد؟
دیدگاه ها (۱۰)

#عروس_فراری 🤍👀Part: ¹⁴پرستار : کجا آقا ؟تهیونگ: یه دست به بد...

ادامه ی پارت ¹⁴.....تهیونگ: حالت بهتره؟ات: اوهوم ...ولی مگه ...

ادامه ی پارت ¹².....ویو تهیونگ: همه ی حرف هایی که زد یه جاش ...

#عروس_فراری 🤍👀Part: ¹²کفشام رو پام کردم و از خونه زدم بیرون ...

"شراب سرخ" Part: ¹³جنا: چان اون کیم !!!پدرم ؟! ...درست شنیدم...

"شراب سرخ" Part: ¹²ویو جنا: کفشام رو پام کردم و از خونه زدم ...

"شراب سرخ" Part: ⁷ویو کایبا کمک افراد عمارت و یکم خون و خون ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط