بالاخره در زندگی هر آدمی

بالاخره در زندگی هر آدمی ،
یک نفر پیدا می شود که بی مقدمه آمده ...
مدتی مانده ؛
قدمی زده و بعد اما بی هوا غیبش زده و رفته ...
آمدن و ماندن و رفتن آدم ها مهم نیست ...
اینکه بعد از پایان رابطه ، روزی روزگاری ...
در جمعی حرفی از تو به میان بیاید ،
آن شخص چگونه توصیف ات می کند مهم است ...
اینکه بعد از گذشت چند سال ،
بعد از تمام شدن احساس تان به هم ،
چه ذهنیتی از هم دارید ، مهم است ...
اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی ...
اینکه تو را چطور آدمی شناخته، مهم است ...
به عنوان یک آدم خوب از تو یاد می کند یا بد؟
می گوید بچه ای و رفتارهای کودکانه داری ، یا نه ،
منطقی هستی و می شود روی دوستی ات حساب
کرد؟
می گوید دوست خوبی بودی برایش یا مهم ترین
اشتباه زندگی اش ...
خاطرات خوبی از تو دارد یا نه ، برعکس ...
مبهم ترین روزهای زندگی اش را با تو تجربه
کرده.

به گمانم ذهنیتی که آدم ها برای هم به یادگار
می گذراند از همه چیز بیشتر اهمیت دارد ...

#صمد_بهرنگی
دیدگاه ها (۰)

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

یادم نیست کجا خوانده بودم که دلیل ترس آدم‌ها از تغییر اطرافی...

از وقتی خواندم که بخشی از گرد و غباری که هر روز روی وسایل خا...

در قصه‌ی بعدی می‌خواهم تو را بنویسم که ایستاده‌ای آن‌جا، در ...

به گمانم ِبزرگترین داراییزندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهایاطراف...

سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی با موضوع «کاری کنید که معتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط