زیبا

زیبایی و زیبایی تو شاه پسند است
خاصیت عشق است که دیوانه کننده است

گیس تو و بخت تو و عمر تو دراز است
کوتاه ترین بخت جهان روزی بنده است

بازنده ی گردونه ی شانس است دل من
اقبال تو اسبی ست که در دور برنده است

پلکی بگشا سمت نگاهم که نگاهت
یک پنجره باز به پرواز پرنده است

از جذبه ی لبهای تو اوقات به کام است
خندیدن تو مصدر شیرینی قند است

چون باد که می پیچد و چون آه که سرد است
بر طره ی آهو منشان ، مرگ ، مزن دست

چون ماهی اسفند که در تنگ بلور است
بغض من سرگشته و حیران شکننده است

مغموم منم شیر شکسته نفسی چند
با من نفس شعله کشت ، چند به چند است

یک آن نظر لطف به این سمت بیانداز
بند دل ما بر سر یک موی تو بند است

#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
دیدگاه ها (۱)

وصال

شعر مادر

زیبا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط