part34

تهیونگ
کیجون: تو بار خیلی خوبی داری چرا ازش استفاده نمیکنی؟
تهیونگ: چیکار کنم
کیجون: نوشیدنی بخور بریم وسط یکم دختر ببینیم
تهیونگ: ولم کن حوصله ندارم
کیجون: این بار ماله تو خب استفاده کن
جونمی:بچه ها
تهیونگ: چیشده دوباره نیمه گمشدتو پیدا کردی؟
جونمی: نه نه یه دختره خیلی شبیهشه
تهیونگ: شبیه کی؟
جونمی: همون دختره تو دانشگاه
تهیونگ: دختره؟ کی؟
جونمی: اسمشو یادم نمیاد
کیجون: کیم ا/ت؟
جونمی: اره مثل اینکه خودشه
تهیونگ: اون خارجه چرا باید اینجا باشه شاید شبیهش باشه
جونمی: نه بیا تووو اونجا رو ببین خودش نیست با اون پسره
کیجون: خودشه برگشته فکر کنم
جونمی: تهیونگ کیجون بیاید بریم بنوشیم
تهیونگ: شما برید بعد من میام
رفتم وسط همه داشتند میرقصیدن خیلی شلوغ بود صدای اهنگ هم بلند بود صدا به صدا نمیرسید
تهیونگ: کیم ا/ت، کیم ا/ت
رفتم نزدیک دختره
تهیونگ: ا/ت
👱🏼‍♀️: بله
تهیونگ: ببخشید اشتباه گرفتم
یکی دستمو گرفت
ا/ت: مینوشی؟
تهیونگ: کیم ا/ت خودتی؟
ا/ت: بله تو کی هستی
تهیونگ: چقدر نوشیدنی خوردی مست شدی؟
ا/ت: عاشقش اینجا شدم
تهیونگ: دلم برات تنگ شده بود کی برگشتی؟
ا/ت: بله؟
تهیونگ: کی از خارج برگشتی
ا/ت: یک هفتست میخوام برم نوشیدنی بخورم ولم کن
تهیونگ: بروو
ا/ت: من که پول ندارم
تهیونگ: آسلیا
👩🏽‍💼: بله اقا
تهیونگ: از این خانم پول نگیرید هرچقدر خواست نوشیدنی بهش بدید
👩🏽‍💼: چشم
تهیونگ: ا/ت منو میشناسی؟
ا/ت: نه
تهیونگ: خیلی تغییر کردی خوشگل تر شدی
ا/ت: تو منو از کجا میشناسی منحرفی؟
تهیونگ: نه نه
ا/ت: صبر کن الان زنگ میزنم بابام بیاد
تهیونگ: من میرم راحت باش

یک ساعت بعد
دوباره دنبال ا/ت بودم پیداش نمیکردم رفتم بیرون
تهیونگ: چرا اینجا نشستی؟
ا/ت: دوباره تو..
تهیونگ: مستی؟
ا/ت: نه
تهیونگ: دروغ نگو دیگه
ا/ت: میخوام برم خونه
تهیونگ: بیا من میرسونمت
ا/ت: نههه بابام گفته با غریبه ها نرو ممکنه تورو ببرند خونشون
تهیونگ: به من اعتماد نداری؟
ا/ت: من تورو نمیشناسم
تهیونگ: زنگ بزن به بابات بگو بیاد دنبالت
ا/ت: من نمیتونم تو زنگ بزن
تهیونگ: من شماره بابات رو ندارم
ا/ت: بیا با گوشیم زنگ بزن
تهیونگ: رمز گوشیت
ا/ت: نمیدونم
تهیونگ: صبر کن با فیس ایدی بازش کنم باباتو چی سیو کردی
ا/ت: بابا و یه قلب کنارش
زنگ زدم به باباش
تهیونگ: الو
جونهو: الو
تهیونگ: سلام
جونهو: تو کی هستی گوشی دختر من دست تو چیکار میکنه
تهیونگ: دختر شما نوشیدنی خورده من خواستم شما بیاید دنبالش
جونهو: من الان بیرون از شهرم سه ساعت دیگه میرسم
تهیونگ: خب زنگ بزنم به کی؟
جونهو: کسیو ندارم میتونی ببریش یه هتل وقتی رسیدم میرم دنبالش
تهیونگ: باشه چشم

#فیک