درحال خوندن داستانی بودم نوتیف اومد تو بودی پیغام

درحالِ خوندنِ داستانی بودم ، نوتیف اومد ، تو بودی ، پیغامی از تو بود، کنار زدمش و به خوندن داستان ادامه دادم...
دیگران چه زود از چشممون می افتن ، از یه تایمی به بعد دیگه هرچقدرم باشن فایده ای نداره، دیگه هیجانی برات ندارن ، دیگه قلبتو به تپش نمیندازن ، چون توی نبودشون ، خاصیتشونو از دست دادن....
دیدگاه ها (۲)

‏تقریباً هیچوقت هیچکس رو واقعاً برای خودم نداشتم. یه مجموعه‌...

ما فقط میخواستیم خوش بگذرونیم،حواسمون نبود که داریم خاطره می...

همیشه‌ گوشه‌ی دلم موند که بتونم قبل رفتنم با آدم‌ها خداحافظی...

بهش گفتم اگه یه روزی، یه روز دور؛ یه وقتی که من نبودم، یعنی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط