ببخشید چند روزی نبودم
ببخشید چند روزی نبودم💔
گوشی جدید گرفتمع🎊
درگیر اپن بودم اینم قسمت جدید💫
(ازدواج اجباری)
(پارت۵)
از زبان شدو
-حالش بده دماسنج روی ۴۰هستش
سونیا:خیلی عرق کردمه...چندشم میشه
-یه لحظه وایسا حوله ای بیارم
(شدو حولشو خیس کرد به خراش بازوی دستش زد)
(شدو لباس سونیا کشید بالا تا شکمشو هم حوله بکشه)
سونیا:اونجا نه...
ـببخشید ...شاید الان حالت بهتر شده باشه
(شدو دوباره دماسنج میزارم)
-الان ۴۲شد که...بزار به آمبولانس زنگ بزنم
سونیا:نه...خودم خوب میشم
-داری از تب میسوزی !
سونیا:تو برای من خاصی...
-چی ؟
سونیا:حرفموو فراموشش کننن مممنحرففف!!
سونیا:باید نمره بهتر بگیرم تا به آرزوم برسم
-ارزوت؟
سونیا:میخوام دکتر شم...میخوام حال مردم خوب کنم نجاتشون بدم ...بابام قبول نکرد ولی مامانم گفت اگه باهات ازدواج کنم هزینه دانشگاهمو خودش پرداخت میکنه
-اگه میخوای دکتر شیخ باید حال خودت خوب باشه
(شدو سونیا بغل میکنه میبرتش بیمارستان)
سونیا:هی گفتم خودم خوب میشم!منو بزار زمین!
-تو مثلاً زنمی!
سونیا:ها!؟!
-یه شوهر باید حواسش به همسرش باشه!
سونیا تو ذهنش:از کی جلتلمن شده؟ولی جدی حس میکنم ...یا خوشتیپ تمرین جلتلمن دنیا ازدواج کردم...
(یک هفته بعد)
از زبان سونیا
-پاشو شدو برای مدرسه دیر میرسیما
شدو:۵دقیقع دیگه ردیفه...
-اگه بلند مشی ماهیتابه داغ میزارم رو کمرت
(شدو از جاش میپره)
شدو:بسمه االله!
-از این به بعد اینجوری بیدارت کنم بهتره
شدو:که من برات خاصم ها؟
-حالم بد بود یجی گفتم حالا!گفتم فراموش کن حرفموو!
شدو:من صداتو ضبت کردممم تو گوشممم
-گوشیتوو بدهههه اااا
شدو:کی بود میخواست ماهیتابه داغ بیاره رو کمرم؟
-نگاه گوشیتو خورد میکنم تیکه هاشو میزارم میکنم تو رودت!
شدو:گی اضافه خوردم!!! زن بقیه نگاه کن برای شوهرشون ناز میکنن زن من هاری داره!
سونیا:ماهیتابم آمادس...
شدو:زهرمار گورت دادم...
(شرمنده کوتاه نوشتم...یه کاری برام الان پیش اومده باید برم...)
(شانسم...)
(ادامشو بنویسم؟)
گوشی جدید گرفتمع🎊
درگیر اپن بودم اینم قسمت جدید💫
(ازدواج اجباری)
(پارت۵)
از زبان شدو
-حالش بده دماسنج روی ۴۰هستش
سونیا:خیلی عرق کردمه...چندشم میشه
-یه لحظه وایسا حوله ای بیارم
(شدو حولشو خیس کرد به خراش بازوی دستش زد)
(شدو لباس سونیا کشید بالا تا شکمشو هم حوله بکشه)
سونیا:اونجا نه...
ـببخشید ...شاید الان حالت بهتر شده باشه
(شدو دوباره دماسنج میزارم)
-الان ۴۲شد که...بزار به آمبولانس زنگ بزنم
سونیا:نه...خودم خوب میشم
-داری از تب میسوزی !
سونیا:تو برای من خاصی...
-چی ؟
سونیا:حرفموو فراموشش کننن مممنحرففف!!
سونیا:باید نمره بهتر بگیرم تا به آرزوم برسم
-ارزوت؟
سونیا:میخوام دکتر شم...میخوام حال مردم خوب کنم نجاتشون بدم ...بابام قبول نکرد ولی مامانم گفت اگه باهات ازدواج کنم هزینه دانشگاهمو خودش پرداخت میکنه
-اگه میخوای دکتر شیخ باید حال خودت خوب باشه
(شدو سونیا بغل میکنه میبرتش بیمارستان)
سونیا:هی گفتم خودم خوب میشم!منو بزار زمین!
-تو مثلاً زنمی!
سونیا:ها!؟!
-یه شوهر باید حواسش به همسرش باشه!
سونیا تو ذهنش:از کی جلتلمن شده؟ولی جدی حس میکنم ...یا خوشتیپ تمرین جلتلمن دنیا ازدواج کردم...
(یک هفته بعد)
از زبان سونیا
-پاشو شدو برای مدرسه دیر میرسیما
شدو:۵دقیقع دیگه ردیفه...
-اگه بلند مشی ماهیتابه داغ میزارم رو کمرت
(شدو از جاش میپره)
شدو:بسمه االله!
-از این به بعد اینجوری بیدارت کنم بهتره
شدو:که من برات خاصم ها؟
-حالم بد بود یجی گفتم حالا!گفتم فراموش کن حرفموو!
شدو:من صداتو ضبت کردممم تو گوشممم
-گوشیتوو بدهههه اااا
شدو:کی بود میخواست ماهیتابه داغ بیاره رو کمرم؟
-نگاه گوشیتو خورد میکنم تیکه هاشو میزارم میکنم تو رودت!
شدو:گی اضافه خوردم!!! زن بقیه نگاه کن برای شوهرشون ناز میکنن زن من هاری داره!
سونیا:ماهیتابم آمادس...
شدو:زهرمار گورت دادم...
(شرمنده کوتاه نوشتم...یه کاری برام الان پیش اومده باید برم...)
(شانسم...)
(ادامشو بنویسم؟)
- ۳.۲k
- ۰۶ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط