Living white you
Living white you
Pt 12
ات ـ خب... میتونی یه پارتنر دیگه برا خودت پیدا کنی. فقط کافیه برا بار. مث اونشب همه جذبت میشن.
جیمین ـ اووو. هنوز ناراحتی؟ بیخیال اون دختر رو همون شب کشتم.
ات ـ ههه واقعا؟
جیمین ـ آره. حالا بیا بغلم تا بریم وسط آب.
ات ـ اومممم. نوچ
جیمین ات رو بغل کرد و بردش وسط آب. بقیه با حس کردن فضای رمانتیک بین اون ها، رفتن عقب تر تا مزاحم نشن. همه چی خوب بود تا اینکه جیمین حواسش پرت شد و ات تعادلش رو از دست داد و رفت زیر آب. خوشبختانه جیمین به موقع نجاتش داد. اما ات بیهوش بود. بردش بالا و آب رو از تو ریه هاش آورد بیرون. ات به هوش اومد. بقیه با نگرانی اومدن سمتش و حالش رو پرسیدن.
جی هوپ ـ وای ات خوبی؟
تهیونگ ـ چیزیت که نشد.
نامجون ـ مواظب خودت باش.
جین ـ جیمین تقصیر توئه. چرا بردیش تو عمق زیاد.
جیمین ـ وای. اره تقصیر من بود. من میبرمش تو اتاقش تا استراحت کنه.
جیمین ات رو برد تو حموم و شستش و خشکش کرد و بردش رو تخت تا بخوابه. جیمین با اشتیاق به صورت معشوقه اش نگاه میکرد. آروم لب هاش رو گذاشت رو لب های ات و آروم میبوسید که.....
ادامه دارد.....
Pt 12
ات ـ خب... میتونی یه پارتنر دیگه برا خودت پیدا کنی. فقط کافیه برا بار. مث اونشب همه جذبت میشن.
جیمین ـ اووو. هنوز ناراحتی؟ بیخیال اون دختر رو همون شب کشتم.
ات ـ ههه واقعا؟
جیمین ـ آره. حالا بیا بغلم تا بریم وسط آب.
ات ـ اومممم. نوچ
جیمین ات رو بغل کرد و بردش وسط آب. بقیه با حس کردن فضای رمانتیک بین اون ها، رفتن عقب تر تا مزاحم نشن. همه چی خوب بود تا اینکه جیمین حواسش پرت شد و ات تعادلش رو از دست داد و رفت زیر آب. خوشبختانه جیمین به موقع نجاتش داد. اما ات بیهوش بود. بردش بالا و آب رو از تو ریه هاش آورد بیرون. ات به هوش اومد. بقیه با نگرانی اومدن سمتش و حالش رو پرسیدن.
جی هوپ ـ وای ات خوبی؟
تهیونگ ـ چیزیت که نشد.
نامجون ـ مواظب خودت باش.
جین ـ جیمین تقصیر توئه. چرا بردیش تو عمق زیاد.
جیمین ـ وای. اره تقصیر من بود. من میبرمش تو اتاقش تا استراحت کنه.
جیمین ات رو برد تو حموم و شستش و خشکش کرد و بردش رو تخت تا بخوابه. جیمین با اشتیاق به صورت معشوقه اش نگاه میکرد. آروم لب هاش رو گذاشت رو لب های ات و آروم میبوسید که.....
ادامه دارد.....
- ۳.۴k
- ۰۵ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط