اگر فلیکس ایدل نمیشد چه شغلی داشت
اگر فلیکس ایدل نمیشد چه شغلی داشت ؟
فلیکس یه کافه کوچولو و دنج داره .
کافه ی ناز اون محل مورد علاقه بعضی دانشجو ها برای درس خوندنه ، پس اکثرا شلوغه .
اشتباه نکنید ! فلیکس اونجا فقط صندوقداره ، چون وقتی تلاش کرد یه کروسان درست کنه کافه قبلیشو به گند کشید و مجبور شذ یه جای دیگه اجاره کنه ، پس الان یه کمک دست داره و خودش صندوق داره فقط .
اون دوست داره مردمو خوشحال کنه پس روزانه به دو نفر رندوم که میان کافش گل هدیه میده .
اون بعضی وقتا دوست داره به عنوان مشتری بشینه تو کافه خودش و چیزای مختلف رو امتحان کنه تا ببینه کافش از دید مردم خوب هست یا نه .
سناریو : شما یه کت پشمی سفید ، شلوارک خیلی کوتاه سفید و یه تاپ زرق برقی پوشیده بودین و صدای پاشنه های بلند کفشتون توی خیابون شنیده میشد . با حرص به سمت کافه میرفتین ، امروز واقعا به خودتون رسیده بودید و بسیار زیبا شده بودید .
وقتی وارد کافه کوچیک شدین اول خواستین یه قهوه سفارش بدین ولی وقتی با جایگاه خالی صندوق دار مواجه شدین قهوه روی میز یکی از مشتری ها که موهای بلوند و چهره ی خارجیش شمارو جذب کرده بود برداشتین و سریع به سمت دوست پسرتون رفتین ، درواقع اکستون و اون قهوه داغ رو روی صورتش ریختین و گفتین : این برای اینکه بهم خیانت کردی .
بعد به دختری که روبروش نشسته بود نگاه کردین و گفتین : به من خیانت کرده ، به توهم میکنه .
بعد از اون میز دور شدین و به سمت میزی که پسر بلوند نشسته بود رفتین و گفتین : ببخشید ، از قهوه ات استفاده کردم . الان صندوق دار میاد ، یدونه دیگه برات میخرم .
پسر بلوند لبخندی زد و گفت : مهم نیست ، من از قهوه متنفرم . اما الان که شما یچیزی بهم بدهکارین . . . میتونین به جای قهوه شمارتون رو بهم بدین ؟!
اگر خوشتون اومد نطرتونو بگین گودو ها 🤏🏻
#فلیکس #سناریو #فیکشن
فلیکس یه کافه کوچولو و دنج داره .
کافه ی ناز اون محل مورد علاقه بعضی دانشجو ها برای درس خوندنه ، پس اکثرا شلوغه .
اشتباه نکنید ! فلیکس اونجا فقط صندوقداره ، چون وقتی تلاش کرد یه کروسان درست کنه کافه قبلیشو به گند کشید و مجبور شذ یه جای دیگه اجاره کنه ، پس الان یه کمک دست داره و خودش صندوق داره فقط .
اون دوست داره مردمو خوشحال کنه پس روزانه به دو نفر رندوم که میان کافش گل هدیه میده .
اون بعضی وقتا دوست داره به عنوان مشتری بشینه تو کافه خودش و چیزای مختلف رو امتحان کنه تا ببینه کافش از دید مردم خوب هست یا نه .
سناریو : شما یه کت پشمی سفید ، شلوارک خیلی کوتاه سفید و یه تاپ زرق برقی پوشیده بودین و صدای پاشنه های بلند کفشتون توی خیابون شنیده میشد . با حرص به سمت کافه میرفتین ، امروز واقعا به خودتون رسیده بودید و بسیار زیبا شده بودید .
وقتی وارد کافه کوچیک شدین اول خواستین یه قهوه سفارش بدین ولی وقتی با جایگاه خالی صندوق دار مواجه شدین قهوه روی میز یکی از مشتری ها که موهای بلوند و چهره ی خارجیش شمارو جذب کرده بود برداشتین و سریع به سمت دوست پسرتون رفتین ، درواقع اکستون و اون قهوه داغ رو روی صورتش ریختین و گفتین : این برای اینکه بهم خیانت کردی .
بعد به دختری که روبروش نشسته بود نگاه کردین و گفتین : به من خیانت کرده ، به توهم میکنه .
بعد از اون میز دور شدین و به سمت میزی که پسر بلوند نشسته بود رفتین و گفتین : ببخشید ، از قهوه ات استفاده کردم . الان صندوق دار میاد ، یدونه دیگه برات میخرم .
پسر بلوند لبخندی زد و گفت : مهم نیست ، من از قهوه متنفرم . اما الان که شما یچیزی بهم بدهکارین . . . میتونین به جای قهوه شمارتون رو بهم بدین ؟!
اگر خوشتون اومد نطرتونو بگین گودو ها 🤏🏻
#فلیکس #سناریو #فیکشن
- ۲.۷k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط