مداح که بود شاعر هم بود می گفت من شرمنده ام که با سر

#مداح که بود، #شاعر هم بود. می گفت: من شرمنده ام که با سر وارد محشر شوم و #امام_حسین (ع) بی سر.
وصیت کرده بود مرا در قبری که در کتابخانه مسجد المهدی آماده کرده ام، دفن کنید.
وقتی قبر را دیدند، فهمیدند که کوچکتر از پیکر ایشان است. وقتی چنازه شهید آمد، دیدند سر ندارد.
او برای #بدن_بی_سرش قبر کنده بود. قبر و پیکر چه به هم می آمدند.
#شهید_شیر_علی_سلطانی #شهدا_و_اهل_بیت ع #شهدا_و_امام_حسین ع
#کتاب_خط_عاشقی1، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 55 . (به نقل از سروهای سرخ، غلام علی رجائی، ص 160 و 161).

✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدای جهان اسلام (ایتا و هورسا👇)
@boreshha
🌍http://www.boreshha.ir/
دیدگاه ها (۱)

فرازی از وصیت نامه شهید قاسم سلیمانی خطاب به علمای اعلام و م...

قسمتی از وصیت نامه شهید شیر علی سلطانی:منافقین و ضد انقلاب ب...

فرازی از وصیت نامه شهید ولی الله چراغچی:درود خدا به امام عزی...

یادداشت شهید احمد رضا احدی برای سال نو:مراسم تحویل سال ۱۳۶۳ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط