رقابت سخت پارت چهارده

صبح
#لیسا
دیشب که همش جنی و رزی حرف زدن و درست نخوابیدم

سر میز صبحونه خیلی خوابم میومد
_لیسا
_لیسا
_لیسا
_بله
_چرا نمیشنوی هرچی صدات میکنیم
_خب خوابم میاد دیشب مگه گزاشتید بخوابم
ریوجین از اون ور میز پوز خند زد😐
#رزی
بعد صبحانه رفتیم لباس ساحلی پوشیدیم که گفتن میتونید امروز برید تو استخر
جنی با شتاب پرید تو استخر جوری که موهای منم خیس شد😐
منم پریدم
_لیسا توام دیگه نرو من وگرنه ضایعه میشم نمیتونم یهو بپرم
_ببخشیدجیسو
لیسا هم پرید

یک ساعت گزشت من از اب اومدم بیرون دوییدم سمت بستنی فروشی جنی هم اومد
به تهینگ و جیمین علامت داد که یعنی شما هم بیاید
اومدن
همینطوری که بستنی میخوردیم کلی خندیدیمو وعکس گرفتیم
خیلییی خوش میگذشت
من روز تر از جنی پریدم تو اب که جنی حرس بخوره اما نخورد زور کرد پسرا هم پریدن تو اب


خب اینم پارت بعدی امیدوارم کم نبوده باشه💜💋
دیدگاه ها (۱۹)

رقابت سخت پرات پانزده

فالو شه

رقابت سخت پارت دوازده

رقابت سخت پارت یازده

ممنون که لایک میکنی زیبآرو ..🐇🐰سوال پست:ابانیا تولدتون مبارک...

بهترین دوستی ها پارت ۱ویو جنی صبح با صدای زنگ آلارم بلند شدم...

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط