وقتی چشمانم را میبندم تو را میبینم

وقتی چشمانم را می‌بندم، تو را می‌بینم
در سکوت شب، در عمق خیال
چهره‌ات چون نوری نرم می‌تابد
و دلم را به آرامی می‌رباید

دور از منی، اما در جانم
نفست چون نسیم بر لبانم است
هر تپش قلب، نام تو را می‌گوید
هر آه، یاد تو را زنده می‌کند

چشمانم بسته، ولی دلم بیدار
تو را میان رؤیاها می‌جوید
و هر بار که در تاریکی می‌خزم
فقط تویی که در من می‌درخشی
دیدگاه ها (۰)

دلم دریاست، آرام و عمیق،مهربانی‌ام بی‌پایان است.اگرچه زخم می...

عشق با قدرت یاری می‌شود؛ شیرینی بخشش، امید و آرامش را به همر...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط