تا پیش تر از آن که

تا پیش تر از آن که
شوم سنگ در این شب
رختِ خود از این مهلکه بیرون برم امشب

اشکت چه شد ای چشم!
که آن برقِ شهابی
شعری شده آتش زده در دفترم امشب

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۲)

با من بی کس تنها شده ، یارا تو بمانهمه رفتند از این خانه ، خ...

با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریمآتش آلود و جگر سوخته آبی ب...

‌ای چراغ دل تاریکم ! از این خانه مرو !آشنای تو منم، بر در بی...

"در آغوش شیطان" ---Chapter: 1 Part: 11ویو ته وونامشب هم مثل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط