قرار بود

قرار بود
مرگ ما را از هم بگیرد
و مرگ حتمن مردی است قد بلند
با وضع مالی،
کمی بهتر از من

که تو دوستش داری
دستت را گرفته است
و با تو قدم می زند . . .
دیدگاه ها (۱)

انقدر توقعِ زیادیست...؟که این آخرینِ جمعه ی پاییزِ امسال را،...

هر سربازی در جیبهایشدر موهایش و لای دکمه های یونیفورمشزنی را...

او دو زن دارد یکی بر روی تختش می خوابد دیگری بر روی بستر روی...

آخ که دیدن دارد ناز کردنت در شب عروسیجای ما در لباس داماد "خ...

تو میایی واسه مابه اسم دوست دارم و عاشقتمدر که سخت حساب می ...

تک پارتی تهیونگ:))))

داستان شکستن قلب ها

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط