مثل گنجشک ها دوست دارمت

مثل گنجشک ها دوست دارمت
مثل گنجشک هایی که می دانند پای کدام پنجره ای
نزدیک کدام درخت
مثل گنجشک ها بغض می کنم
وقتی پنجره ای را می بندی
من می مانم پشت شیشه
زیر برف
و یخ می زنم از شرم
مثل _گنجشک ها _دوست_ دارمت.

دانه بریزی یا نریزی...
دیدگاه ها (۱)

نشست تو ماشین،دستاش می لرزید،بخاری رو روشن کردم...گفت ابراهی...

جمعه یعنی شمارش روزهای هفته ای که باز بی تو گذشت ...یعنی انب...

آه که عشق چه کوتاه است و فراموشی چه بلند ...پابلو نرودا*

من یک بار مرگ را تجربه کرده ام ...یک نفر شبیه تو دست یک نفر ...

ورق روشن وقت

میدانی درد دارد :))))قفسه ی سینه ام درد دارد دردی مشابه با ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط