خستیگارو توو تنت موندگار نکن خستگیا جمع میشن دور هم انب
خستیگارو توو تنت موندگار نکن. خستگیا جمع میشن دور هم، انباشته میشن روی هم، میشن مثِ یه غده. یه غده ی خسته! یه غده ی خسته ی سرطانی. البته این مدل سرطانا کچل نمیکننت. به اندازه ای خسته هستن که نتونن کچل کننت. ولی خستت میکنن.
از پا درت میارن. یهو به خودت میای، میبینی تو موندی و یه رفیق پُر از خستگی. اونوقته که هرجایی بری، هرکاری کنی نمیتونی از شرش خلاصی پیدا کنی، یه خصوصیتی هم دارن اینه که با شیمی درمانی حل نمیشن.
میمونن توو بدنت تا ذره ذره از بین ببرنت. واسه همین به خستگیات احترام بذار ولی هیچوقت باهاشون شبیه یه رفیق برخورد نکن
از پا درت میارن. یهو به خودت میای، میبینی تو موندی و یه رفیق پُر از خستگی. اونوقته که هرجایی بری، هرکاری کنی نمیتونی از شرش خلاصی پیدا کنی، یه خصوصیتی هم دارن اینه که با شیمی درمانی حل نمیشن.
میمونن توو بدنت تا ذره ذره از بین ببرنت. واسه همین به خستگیات احترام بذار ولی هیچوقت باهاشون شبیه یه رفیق برخورد نکن
- ۱.۴k
- ۰۶ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط