زندگی رویاییپارت

زندگی رویایی:پارت ۵۸
فلیکس ویو:
گوشی رو یه جای گذاشتم که ا.ت معلوم باشه
رفتم نزدیکش و شروع کردم به بوسیدن لباش
همین جوری میبوسیدم چند مین گذشت ازش جدا شدم خندیدم بلاخره مال من شد
دکمه لباسش رو باز کردم چاک سینش معلوم بود سرم رو جلو بردم و شروع کردم به مک زدن همینجوری داشتم مک میزدم که درد بدی رو تو د...یکم حس کردم جدا شدم ازش
¿آیییی
+عوضی
¿ا.ت
+اشغال لجن بهتره گورت. و گم کنی تا نکشتمت
از ماشین پیاده شد..درسته باهاش رابطه نداشتم ولی فیلمش رو دارم گوشی رو برداشتم و فیلم رو قطع کردم اونجای که ا.ت زد به د..یکم رو حذف کردم
دختره سلیطه قیمم کرد
فیلم و واسه جئون جونگکوک فرستادم و گفتم
¿دیگه باهاش خدافظی کن مال من شد.
هه لبم‌رو پاک کردم
ا.ت ویو:
سرم خیلی درد میکرد سعی کردم چشمام رو ببندم تا دردش بره یهویی حس کردم صندلیم آمد پایین خوشحال شدم که فلیکس داشت ازم مراقبت می‌کرد
خوابیدم لبم احساس می‌کردم دارم خفه میشم چشمم رو نمیتونستم باز کنم
چشمام خیلی سنگین بودن نمیتونستم بازشون کنم
حس کردم لباسام رو یکی داره در میاره رو چاک سینم حس خیسی داشت چشمم رو باز کردم با دیدن فلیکس اعصابم بدجور داغون شد با پا زدم رو د.یکش که دادش در آمد
ویو بعد اتفاق:
الان من چکار کنم به چاک سینم نگاه کردم کبود بود گوشیم رو در آوردم و زنگ زدم اسنپ رسید بعد چند مین رسیدم ساحل
هیشکی نبود معلومه کی ساعت ۴ظهر میاد
اشکام سرازیر میشدن
+اگه کوک بفهمه دیگه منو نخواد چی
+مگه من چی دارم که این لجن منو میخواد
از خودم متنفرم
+از خودم متنفرم(داد)
هق اشکم سرازیر میشدن دلم درد میکرد نشستم رو ماسه ها و به دریا نگاه کردم
گوشیم زنگ خورد
دیدگاه ها (۲)

زندگی رویایی:پارت ۵۹آیدا بود ÷ا.ت کجایی نمیخواستم کسی بفهمه ...

زندگی رویایی:پارت۶۰پا شدم و رو میز کنار مبل بیون ووک نشستم ...

زندگی رویایی:پارت ۵۷ویو ا.ت:آماده شدم(اسلاید۲)آمدم بیرون فلی...

#درخواستی

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط