یک شبی مجنون به خلوت گاه راز

یک شبی مجنون به خلوت گاه راز
گفت ای پروردگار بی نیاز

نام من قیس است مجنون کرده ای
خاطر لیلی دلم خون کرده ای!
سنگسار دست طفلان کرده ای
کشتی و زخمی نمایان کرده ای

نه پدر راضی ز من نه مادرم
بر فکندی عشق لیلی بر سرم
می بری شب ها به گردون نالشم
کرده ای خار مغیلان بالشم

هاتفی گفتا که ای مرد غریب
از محبت کردمت این غم نصیب
کار لیلی نیست این کار من است
حسن خوبان عکس دیدار من است

خوش همی آید مرا این کار تو
در دل شب ناله های زار تو
همره چوپان به رمه رفتنت
راز ها همراه لیلی گفتنت
گر بنالی در دل شب زار زار
ناله هایت را من استم دوستدار

🕊
دیدگاه ها (۰)

❤️ℒℴνℯ❤️به آدمها اندازه لیاقتشون بها بدین . . .Iove ࿐ᭂ⸙❤...

دوست داشتن تو...🍁شبیه جیک جیک های 🌷"اول صبح"گنجشکان لب پنجره...

‍ ‍ 🌱🍂🌱🕊🌱🌸🍂🌿🍃🌿🍂🌱🍃🌼🕊🌿🌱🍂🌸برای تو مینویسم که عزیزتر از جان شدی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط