بی روی تو راحت ز دل زار گریزد

‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌
بی روی تو راحت ز دل زار گریزد
چون خواب که از دیده بیمار گریزد

در دام تو یک شب دلم از ناله نیاسود
آسودگی از مرغ گرفتار گریزد

از دشمن و از دوست گریزیم و عجب نیست
سرگشته نسیم از گل و از خار گریزد

شب تا سحر از ناله دل خواب ندارم
راحت به شب از چشم پرستار گریزد

ای دوست بیازار مرا هر چه توانی
دل نیست اسیری که ز آزار گریزد

زین بیش رهی ناله مکن در بر آن شوخ
ترسم که ز نالیدن بسیار گریزد
دیدگاه ها (۰)

عــاشـــق شدن♥️چیز ساده ای ستآنقدر كه همه ی انسان هاتوان تجر...

‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎با نگاه سرکشت،آسان شکارم می‌کنیدل، به آتش می‌کش...

"قلم "شدم بنویسمترانه ای از تو...کنار خستگی ام"عاشقانه ای" ا...

عشقبے فلسفه زیباست تو نخواهے دلِ من باز توُ را می‌خواهد...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط