" حرکت ناگهانی⁴"
جیمین: من اومدم با خبر خوب
ا.ت:چی شده؟
جیمین: خب ببین اینکه تورو بیارم اینجا و این اتفاقا.....میدونی خیلی ناگهانی بود
ا.ت: مثل یجور حرکت ناگهانی
جیمین: دقیقا و از طرفی هم برادرت
( با نگرانی)
ا.ت: برادرم چییی؟؟؟؟
جیمین : بابا گفتم که هبر خوب چرا اینطوری میکنی
ا.ت: فقط بگو چیشدهعههه!!!!
جیمن: اون داره با خواهر من نامزد میکنه « اسم خواهرش یادم نیست تو پارت یک نوشتم برید ببینید»
ا.ت: چی؟ امکان نداره ! خیلی شوخیه مسخریه اون هرگز همچین کاری بدون خبر من انجام نمیده!!! یعنی...میده؟؟؟
« فلش بک »
کوک: خوشگلم « خواهرشو میگه»
ا.ت: بله؟
کوک: هیچی دوست دارم صدات کنم
ا.ت:من که میدوتم یه چیزی میخوای! بگو دیگههعه!!!
کوک: بعدا میخوام سوپرایزت کنم
ا.ت : جئون جونگ کوک یا همین الان میگی یا میگی
کوک: باشهذاروم باش به محض( نمیدونم درست نوشتم یا نه) اینکه همه چی اوکی شد بهت میگم خ
« پایان فلش بک »
ا.ت: نکنه همین بوده
ا.ت: کوکککککک نه ازت بدم میاد« با گریه»
جیمن: اگه فکر کردی من راضیم باید بگم سخت در اشتباهی
( ا.ت سرش رو بالا گرفت به جیمین نگاه کرد یه فکری به سرش زد)
ا.ت: وایسااااا تو منو واسه همین اوردی اینجا مگه نه .
ا.ت: خوب گوش کن اگه کمکم کنی قل میدم این دوتا از هم جدا شن
جیمین: منم در عوض هر کاری بخوای میکنم
ا.ت: پس معامله میکنیم
جیمین: خوبه ؛ حالا نقشت چیه؟
ا.ت: خوب گوش کن......
دز خماری بمانید😁یاح یاح یاح یاح
لایک : ۵
کامنت:۱۰
خداییی نرسونید شرطارو کلا پیجو میبندم
ا.ت:چی شده؟
جیمین: خب ببین اینکه تورو بیارم اینجا و این اتفاقا.....میدونی خیلی ناگهانی بود
ا.ت: مثل یجور حرکت ناگهانی
جیمین: دقیقا و از طرفی هم برادرت
( با نگرانی)
ا.ت: برادرم چییی؟؟؟؟
جیمین : بابا گفتم که هبر خوب چرا اینطوری میکنی
ا.ت: فقط بگو چیشدهعههه!!!!
جیمن: اون داره با خواهر من نامزد میکنه « اسم خواهرش یادم نیست تو پارت یک نوشتم برید ببینید»
ا.ت: چی؟ امکان نداره ! خیلی شوخیه مسخریه اون هرگز همچین کاری بدون خبر من انجام نمیده!!! یعنی...میده؟؟؟
« فلش بک »
کوک: خوشگلم « خواهرشو میگه»
ا.ت: بله؟
کوک: هیچی دوست دارم صدات کنم
ا.ت:من که میدوتم یه چیزی میخوای! بگو دیگههعه!!!
کوک: بعدا میخوام سوپرایزت کنم
ا.ت : جئون جونگ کوک یا همین الان میگی یا میگی
کوک: باشهذاروم باش به محض( نمیدونم درست نوشتم یا نه) اینکه همه چی اوکی شد بهت میگم خ
« پایان فلش بک »
ا.ت: نکنه همین بوده
ا.ت: کوکککککک نه ازت بدم میاد« با گریه»
جیمن: اگه فکر کردی من راضیم باید بگم سخت در اشتباهی
( ا.ت سرش رو بالا گرفت به جیمین نگاه کرد یه فکری به سرش زد)
ا.ت: وایسااااا تو منو واسه همین اوردی اینجا مگه نه .
ا.ت: خوب گوش کن اگه کمکم کنی قل میدم این دوتا از هم جدا شن
جیمین: منم در عوض هر کاری بخوای میکنم
ا.ت: پس معامله میکنیم
جیمین: خوبه ؛ حالا نقشت چیه؟
ا.ت: خوب گوش کن......
دز خماری بمانید😁یاح یاح یاح یاح
لایک : ۵
کامنت:۱۰
خداییی نرسونید شرطارو کلا پیجو میبندم
- ۴.۳k
- ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط