حس و حال همه ثانیه ها ریخت به هم

حس و حال همه ثانیه ها ریخت به هم
شوق یک رابطه با حاشیه ها ریخت به هم

 گفته بودم به کسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همه ی فرضیه ها ریخت به هم!

روح غمگین تو در کالبدم, جا خوش کرد
سرفه کردی و نظام ریه ها ریخت به هم

در کنار تو قدم می زدم و دور و برم
چشم ها خون شده و قرنیه ها ریخت به هم

روضه خوان خواست که از غصه ی ما یاد کند
سینه ها پاره شد و مرثیه ها ریخت به هم

پای عشق تو برادر کشی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیه ها ریخت به هم

بغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند
دلمان تنگ شد و قافیه ها ریخت به هم

من که هرگز به تو نارو نزدم حضرت عشق!
پس چرا زندگی ساده ی ما ریخت به هم؟!

#خدا
#عشق
#مخاطب_خاص
دیدگاه ها (۲)

تمام دلخوشیم اینه :ان رب العشق شاهداحوالی...#خدا#عشق#مخاطب_خ...

چشم مستت چه کند با من بیمار امشب این دل تنگ من و این تن بیما...

#خدا#عشق#مخاطب_خاص

مدرک معماریت امشب به دردم میخوردحضرت معشوقه این حال خرابم را...

حسّ و حال همه ی ثانیـه ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه ها...

حسّ و حال همه‌ی ثانیه‌ها ریخت به همشوق یک رابطه با حاشیه‌ها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط