گر بمانی با دلم با تو نفس خواهم کشید

گر بمانی با دلم با تو نفس خواهم کشید

آتش عشق تو را بر بوم دل خواهم کشید

از گل رویت گلاب قمصر و کاشان مهر

در دلم می جوشدو از نو نفس خواهم کشید

کوچه باغ عشق تو گلزار سبز آرزوست

چون بهارنارنج به دامان غزل خواهم کشید

ایکه از عشقت مستم در شراب لعل تو
بوسه هایت را به رنگ ارغوان خواهم کشید
دیدگاه ها (۴)

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل ...

مرا یک شب از این شبها به صرف عشق دعوت کنبرایت عشق می ورزم تو...

سخت است بودن هایی که به نبودن هایشان باید عادت کنی ....آدمها...

باورت شد دوستی ها لحظه ایست..؟"'بی وفایی "'ق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط