انتقال اسرا به شام
انتقال اسرا به شام
بالجمله آن منافقان سرهای شهدا را بر نیزه کرده و در پیش روی اهلبیت رسول خدا (ص) میکشیدند و ایشان را شهر به شهر و منزل به منزل با تمام شماتت و ذلت کوچ میدادند و بهر قریه و قبیله میبردند تا شیعیان علی (ع) پند گیرند و از خلافت آل علی (ع) مایوس گردند و دل بر طاعت یزید (ملعون) بندند، و اگر هر یک از زنان و کودکان بر کشتگان میگریستند نیزهدارانی که برایشان احاطه کرده بودند کعب نیزه بر سر ایشان میزدند و آن بیکسان ستمدیده را میآزردند تا ایشان را بدمشق رسانیدند.
چنانچه سید بن طاوس ره در کتاب اقبال نقلاً عن کتاب مصابیح النور از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که پدرم حضرت باقر علیه السلام فرمود که پرسیدم از پدرم حضرت علی بن الحسین علیه السلام از بردن او را به نزد یزید، فرمود سوار کردند مرا بر شتری که لنگ بود بدون روپوشی و جهازی و سر حضرت سیدالشهداء علیه السلام بر نیزة بلندی بود و زنان ما پشت سر من بودند بر استران پالاندار وَالْفارِطَهُ خَلْفَنا وَ حَوْلَنا.
فارطه یعنی آن جماعتی که از قوم پیش پیش میروند که اسباب آب خود را درست کنند، یا آنکه مراد آن جماعتی است که از حد درگذشتند در ظلم و ستم و بهر معنی باشد یعنی این نحو مردم پشت سر ما و گرد ما بودند با نیزهها، هرگاه یکی از ما چشمش میگریست سر او را به نیزه میکوبیدند تا آنگاه که وارد دمشق شدیم، و چون داخل آن بلده شدیم فریاد کرد فریاد کنندهای که یا اهل الشّام هُولاء سَبایا اَهْلِ الْبَیْتِ الْمَلعُون (نَعُوذُ بِاللهِ).
و از تِبْرِ مذاب و غیره نقل شده: عادت کفاری که همراه سرها و اسیران بودند این بود که در همه منازل سر مقدس را از صندوق بیرون میآوردند و بر نیزها میزدند و حمل میکردند و در اکثر منازل مشغول شرب خمر میبودند و در جمله از آنها بود: مخفر بن ثعلبه و زحر بن قیس و شمر و خولی و دیگران لَعَنَهُمُ اللهُ جَمیعاً.
مؤلف گوید که: ارباب مقاتل معروفه معتمده ترتیب منازل و مسافرت اهلبیت علیهم السلام را از کوفه به شام مرتب نقل نکردهاند الا وقایع بعضی منازل را ولکن مفردات وقایع در کتب معتبره مضبوطست.
بالجمله آن منافقان سرهای شهدا را بر نیزه کرده و در پیش روی اهلبیت رسول خدا (ص) میکشیدند و ایشان را شهر به شهر و منزل به منزل با تمام شماتت و ذلت کوچ میدادند و بهر قریه و قبیله میبردند تا شیعیان علی (ع) پند گیرند و از خلافت آل علی (ع) مایوس گردند و دل بر طاعت یزید (ملعون) بندند، و اگر هر یک از زنان و کودکان بر کشتگان میگریستند نیزهدارانی که برایشان احاطه کرده بودند کعب نیزه بر سر ایشان میزدند و آن بیکسان ستمدیده را میآزردند تا ایشان را بدمشق رسانیدند.
چنانچه سید بن طاوس ره در کتاب اقبال نقلاً عن کتاب مصابیح النور از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که پدرم حضرت باقر علیه السلام فرمود که پرسیدم از پدرم حضرت علی بن الحسین علیه السلام از بردن او را به نزد یزید، فرمود سوار کردند مرا بر شتری که لنگ بود بدون روپوشی و جهازی و سر حضرت سیدالشهداء علیه السلام بر نیزة بلندی بود و زنان ما پشت سر من بودند بر استران پالاندار وَالْفارِطَهُ خَلْفَنا وَ حَوْلَنا.
فارطه یعنی آن جماعتی که از قوم پیش پیش میروند که اسباب آب خود را درست کنند، یا آنکه مراد آن جماعتی است که از حد درگذشتند در ظلم و ستم و بهر معنی باشد یعنی این نحو مردم پشت سر ما و گرد ما بودند با نیزهها، هرگاه یکی از ما چشمش میگریست سر او را به نیزه میکوبیدند تا آنگاه که وارد دمشق شدیم، و چون داخل آن بلده شدیم فریاد کرد فریاد کنندهای که یا اهل الشّام هُولاء سَبایا اَهْلِ الْبَیْتِ الْمَلعُون (نَعُوذُ بِاللهِ).
و از تِبْرِ مذاب و غیره نقل شده: عادت کفاری که همراه سرها و اسیران بودند این بود که در همه منازل سر مقدس را از صندوق بیرون میآوردند و بر نیزها میزدند و حمل میکردند و در اکثر منازل مشغول شرب خمر میبودند و در جمله از آنها بود: مخفر بن ثعلبه و زحر بن قیس و شمر و خولی و دیگران لَعَنَهُمُ اللهُ جَمیعاً.
مؤلف گوید که: ارباب مقاتل معروفه معتمده ترتیب منازل و مسافرت اهلبیت علیهم السلام را از کوفه به شام مرتب نقل نکردهاند الا وقایع بعضی منازل را ولکن مفردات وقایع در کتب معتبره مضبوطست.
- ۹۰۱
- ۱۵ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط