عشق من با تو چه زیباست غزل می گوید

عشق من با تو چه زیباست غزل می گوید
شعـــر از چشم تو پیداست غزل می گوید

من و یک خانه و تنهایی و یک قاب بزرگ
بهر دیدار بیا خانه مهیاست غزل می گوید

با تو من عازم دریای خیالم شب و روز
ساحلم بی تو چه تنهاست غزل می گوید

من چو گیسوی تو آشفته در این تنهایی
شانه ات رامش شبهاست غزل می گوید

بی تو من در غزل و شعر پر از دلگیری
با تو لبخند به لبهاست غزل می گوید
دیدگاه ها (۳)

در این سرای بیکسی کسی دم از وفا نزدبر این غریب بینوا کسی د...

بیچاره ترین عاشقِ دریا زده ام من در وصل و نگاهی ز تو درجا زد...

اگر زنی در کار نباشد عشقی هم در کار نیست!شکسپیر و حافظ و روم...

ذره ذره آتشم زد، بعد از آن هم دود شدپیکرم خاکستر هر آنچه می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط