دوست دارم یک نفر برایم بنویسد و من توی تنهایی ام هی بخوان

دوست دارم یک نفر برایم بنویسد و من توی تنهایی ام هی بخوانمش. هی بخوانمش. روی هر جمله مکث کنم و فکر کنم منظورش چه بوده. بدانم وقت نوشتنش توی انتخاب کلمات شک کرده. فکر کرده که چه بنویسد که خوشم بیاید. روی چه کاغذی بنویسد، خودکارش چه رنگی باشد. آخرش را چه جوری امضا کند، سعی کند خوش خط بنویسد. یک جاهایی روی خواندن دست خطش گیر کنم. فکر کنم یک نفر وقت گذاشته و به من فکر کرده و نامه را نوشته. هر وقت هم لجم گرفت نامه را پاره کنم و قشنگ به صدای جر خوردنش گوش بدهم. یا تا می توانم بسوزانمش و بوی کاغذ سوخته تمام خانه را پر کند و دلم خنک شود. مرده شور اینترنت و موبایل را ببرد...
دیدگاه ها (۱)

این بارمینویسمت…” تو ” را میان اصطحکاک مداد و کاغذگیر خواهم ...

مرد آنست که در عشق صداقت دارددر رهِ منزلِ لیلاش، شهامت دارد....

سلام.صبح بخیر...خوشبخت ترین مخلوق خواهی بوداگر امروزت را آنچ...

"جانی و دلی! ای دل و جانم همه تو .." #مولانا#

~حقیت پنهان~

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۶

~حقیقت پنهان~

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط