قهر قهر تا روز قیامت

« قهر ، قهر ، تا روزِ قیامت »
این زیباترین دروغِ کودکی هایمان بود
قرار بود مثلاً دلخوریِ مان تا ابد کِش بیاید
اما با یک «ببخشید» سر و تهِ قضیه هم می آمد و
دوباره مشغولِ بازی می شدیم
انگار هم نه انگار ، که قهر کرده بودیم !
بچگی ها ، در همین سادگی اش قشنگ بود .
امان از این بزرگ شدن ...
امان از این قهر هایِ بی صدایِ طولانی !
حالا قهرِ مان را جار نمی زنیم ،
خیرِ سرِمان مثلاً متمدن شده ایم ...
خیلی بی صدا می رویم
اما برای همیشه ... اما بدونِ بازگشت ‌‌...
دلمان هم خوش است که بزرگ شده ایم !
دیدگاه ها (۳)

دو سه جین بوسه بده مست شومباسروسینه وبازوی تویکدست شومهمچو پ...

#دلتنگ آن نباش کہ شب بی ستاره است گاهی زبان #عشق فقط یڪ اشار...

یادمه بچگی هام وقتی می رفتم قبرستون ، سعی میکردم پام روی قبر...

از بهشت لبهای تو، باز هم سیب خواهم چید این بار مــرابه کجا م...

🍁تنها چیزی که برایمان مانده ، خاطراتِ خوبی ست که با تداعیِ ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط