سناریو

سناریو
وقتی برای اولین بار سوار هواپیما میشی و می‌ترسی

نامی
آروم دستشو روی دستت می‌زاره و بوسه ی ریزی روش میکاره
نامی : تا وقتی من پیشتم از چیزی نترس عزیزم
ا/ت : 🙂

جین
سرتو روی شونش می‌زاره و برات جک های بابا بزرگی تعریف می‌کنه و کلی قربون صدقت می‌ره که کلا ترست یادت می‌ره

یونگی
چشم بند خودشو و تورو می‌زاره و دستشو داخل موهات فرو می‌کنه و آروم نوازشت می‌کنه
یونگی : زیاد طولی نمی‌کشه تا برسیم یکم بخواب و به چیزی فکر نکن بیب

هوسوک
بغلت می‌کنه و از کارایی که قراره وقتی رسیدین انجام بدین برات تعریف می‌کنه و یه عالمه خوراکی میخره و می‌خورید و فیلم نگا میکنید تا می‌رسید و ترست به کل از بین می‌ره چون می‌دونی اون ویشته تا ارومت کنه

جیمین
هندزفری میزاره داخل گوشتون و با هم آهنگ مورد علاقه ات رو گوش میدین و دستشو می‌زاره روی دستت و نوازش وار روش می‌کشه

تهیونگ
کلی بحث با خلبان و مهمان دار ها می‌کنه تا یونتانو پیش خودش بیاره و بعد که گذاشتن یونتان رو بغل میکنی و آروم خوابت می‌بره

کوک
سرتو روی شونش میزاره و کنار گوشت زمزمه وار آهنگ مورد علاقه ات رو میخونه و داخل بغلش خوابت می‌بره