روزایی که از زندگی سیر میشم

روزایی که از زندگی سیر میشم

میشینم یه گوشه به یادت میوفتم

تو میدونی که چی گذشته به حالم

من از حس و حالم به هیشکی نگفتم

کی میدونه که چه قدر گریه کردم

فقط چشم تو اشک چشمامو دیده

نمیدونی اسم تو رو که میارم

چه حال عجیبی به من دست میده

همین که حواست به من هست خوبه......
دیدگاه ها (۷)

دلـتـنـگـی هــا!گـاه از جـنـسِ اشـک انـد و گـاه از جـنـسِ بـ...

تو ماه رابیشتر از همه دوست می داشتیو حالاماه هر شبتو را به ی...

خسته ام بفهمسکوت کمر فکرم را شکست…خسته ام…از تظاهر به خندیدن...

زن ها گاهی اوقات چیزی نمیگویندچون به نظرشان لازم نیست که چیز...

𝓜𝔂 𝓛𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮 𝓡𝓸𝓼𝓮𝓶𝓪𝓻𝔂 𝓕𝓲𝓬پارت سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط