از هیچ بودن های خالی فرار میکنم

از هیچ بودن های خالی فرار میکنم
به چاردیواری خانه ام پناه میبرم
هوا حالتی معلق میان بهار و ته مانده ی زمستان است
از پنجره به چراغ ها خیره شده ام
چشمک زن های لعنتی همیشه جذاب بوده اند
دلم برای ترافیک های پشت چراغ قرمز تنگ شده است
و برای چیزهایی که کوچک اما پر از حال خوب بودند
#فرزانه_خروشی
دیدگاه ها (۱)

با دلت حسرت هم‌صحبتی‌ام هست ولیسنگ را با چه زبانی به سخن واد...

زمانی که به اتفاق خوب نیاز دارماونو بارها و بارها مرور میکنم...

من از جهان چیزی نمی‌خواهمتنها تو را با دلبری‌هایت... #مریم_ق...

نمکدان را که پُر میکنیتوجهی به ریختن نمکها نداری ...اما زعفر...

army_aa is talking:📜: سطر اول داستان ما....Part 1آن روز، انگ...

شاخ طلا

بعد از درد آن شب ✭ Wylder✭P.3در ادامه...آن شب طولانی‌تر از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط