سناریو

#سناریو
#استری_کیدز
#درخواستی
#اسمات
p2
وقتی تحریک میشه وتوپریودی

چانگبین:پاشگاه بود داشت تمرین میکرد وبعد یه کاپل خیلی نزدیک همن وهمو باولع میبوسیدن چانگبین با دیدن اینا کم کم داغ کرد عرق کرد وعضوش راست کرد دیه ازتحریکش هیچی نمیخواد جز تو ازتمرین دست کشید وزود ازپاشگاه بیرون رفت وسوار ماشینش شد وسمت خونه رفت
.
.
.
خونه رسید ووارد شد تو. تو اشپزخونه بودی داشتی قهوه درست میکردی که یهو یه دستی دورت حلقه شد وتوروبرگردوند ورواپن گذاشت ثبه لبات حمله کرد وشروع به بوسیدنشون کرد و بعد رفت سمت گردنت ومارک میزد توهم هلش دادیو گفتی
ات: بین پریودم
چانگبین واکنشی نشون ندادوگفت
چانگبین: به من چه
وتوروبلند کرد وشونش گذاشتت وتوتقلا میکردی اونم به حرفات گوش نداد ورفت سمت اتاقتون ودرو بست.
متعسفانه چانگبین نذاشت داخل اتاق باشم چون وقتی تواشپزخونع بودم پیششون بودم وهمجیو یادداشت میکردم ووقتی رفت سمت اتاق زود دروقفل کرد باور کنین خواستم ات رو نجات بدم ولی نذاشت😐✨🫠

هیونجین: هیونعلی عزیزمون این چندروزه ازش قهری باهاش حرف نمیزنی یه شبی بود که تودوروز پریودی ورفتی توحموم تا پدتو عوض کنی هیون روتخت دراز کشیده وگوشیشو گرفت وتوویسگون میچرخید(بح بح) تواکسپلور بود یهو یه تکپارتی ازفیکام واسش دراومد وتکپارتی راجب خودشه وکنجکاو شد که داستانش چیه شروع بخوندش کرد(عکس تکپارتیو میزارم) وقت که خوندش شوکه شد وتحریک شد تکپارتی خیلی اسماته اینقد بدنش داغ شده وعرق کرده توهم ازحموم دراومدی وگوشیتو گرفتی وسمت تخت رفتی ودراز کشیدی وپشتت به هیونه هیون که اوضاعش خرابه واروم نزدیکت شد وگوشیو ازت گرفت وروتختی که روشین پرت کرد توهم روکمر خوابیدس وروت خیمه زد وشروع به مارک کردن روگردنت خیلی وحشیانه مک میزد توهم ناله میکنی بعد رفت پایین تر که هلش دادی وگفتی
ات: هیونن پریودمم نزدیکم نشو
هیون که نمیتونه تحمل کنه وبانیازی نگات میکرد توهم که اگه تحریکع واویلا میشه اکه خالی نکنه بعد رفتی سمتش ودست رو عضوش گذاشت یکم مالوندیش وبعددستو توباکسرش بردی وعضوشو گرفتی ودراوردی وشروع کردی به هندجاب کردنش چندمین بعد هیون باناله رودست کام کرد وروتخت باخستگی دراز کشید تورو توبغلش گرفت وگفت
هیون: مرسی بیب برای ارضا کردنم ببخشید که گذاشتم قهربشی قثل میدم که دیه ناراحتت نکنم
ویه بوسه کوتاهی رولبت گذاشت وچشاتونو بستین وخوابیدین
نظردرکامنت💜✨