روی این

رویِ این
دَفتر نَم خوردهٔ کاهی
بنویس.!
دَردِ دِل یا که گِلِه..!
هَرچه که خواهی
بنویس.!
ساکتی؟
بُغض نَکُن.!
سَخت دِلَم می گیرَد.!!
تو هَم آوارهٔ
این شَهرِ سیاهی
بنویس.!
مَن خَبَر اَز
دِلِ دَریایِ نگاهَت دارَم!
«آب،یک جُرعه بَرایِ دِلِ ماهی بنویس.!»
#آنشرلی
دیدگاه ها (۱۵)

دلم می خواهد از دید بعضی آدمها پنهان بمانم آدمهایی که داشته ...

دیگر همه چیز عادی شد یلدا گذشت زمستان هم امد . پاییز هم ر...

خوشحالم از اینکه تو میخندی از غصه من دیگه دل کندی یادت نمیاد...

گریهٔ یک پسر اَز مَرد غم انگیزتر اَست "برو " از جملهٔ " ...

مریم یوسفی نصیری نژاد

{ رمان جیمین }

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط