بی توسایه هایی درهم و تار در چشمانم موج میزنندنگاهم خمود و خسته است اکنون بازگردو چشمانم را روشن کناین بار عهد میبندم با تو مهربان باشمبازگرددیگر بس استبرای پیداشدن عینکم صلوات:-)