من روز خویش را

من، روز خویش را
با آفتاب روی تو،
کز مشرقِ خیال دمیده‌ست
آغاز میکنم.

من با تو می‌نویسم و می‌خوانم
من با تو راه می‌روم و حرف می‌زنم
وز شوقِ این محال:
که دستم به دست توست
من، جای راه رفتن،
پرواز می‌کنم!

- #فریدون_مشیری

#لبیک_یا_خامنه_اے
#حضرت_عشق
#امام_خامنه_ای
دیدگاه ها (۴)

لُطف کردی به خدا، در غزلم آمده ای...از همین دور، مُژه هم زدن...

#لبیک_یا_خامنه_اے#حضرت_عشق#امام_خامنه_ای#زیباروی_دو_عالم

#همه_جا_فاطمه_پسر_دارد#لبیک_یا_خامنه_اے#حضرت_عشق#رهبر_دلبرم#...

گاهی میان خلوت جمع یا در انزوای خویش موسیقی نگاه تو را گوش م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط