بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت دوم :
و ما این عشق و محبت را در تحمل مصیبتها و فدا کردن جانهای مبارک و مقدس خود و عزیزان شان برای بیداری، نجات، رشد و فلاح خودمان، مکرر تجربه کردهایم. و او، این محبت را در بیان و عمل خود ظاهر نموده و بدان تصریح مینماید:إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و ياد شما را از خاطر نبردهايم، كه اگر جز اين بود گرفتارىها به شما روى مى آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مىكردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.
محبتش آنقدر است که در حکایات نائل شدگان به زیارت آمده است: او را دیدند در حالی که در قنوت بود. همچون جدش علی بن ابیطالب (ع) به پهنای صورت اشک میریخت و به ربش عرض میکرد: پروردگارا! این شیعیان ما، از ما هستند. اگر در آخرت کفه گناهان آنها سنگین تر بود، از صوابهای من به حساب آنان بگذار و عذاب نکن.
محبت ما به امام زمان علیه السلام: البته که ما شیعیان امام خود را میشناسیم و نسبت به ایشان مودت و محبت داریم. ولی این کاش که مبحت امثال حقیر به اندازه بروز و ظهورش کم نباشد. این که وقتی نام مبارکش آمد بایستم یا صلواتی با دعای در تعجیل بفرستم، یا در نیمه شعبان چراغانی کنم و شیرینی و شربت دهم، خیلی خوب است، اما کفایت نمیکند.
نمیخواهم وارد مقوله ظهور و حکومت حضرتش گردیده و از تعاریف و وظایف انتظار و صفات شیعه منتظر بگویم. در این مختصر فقط اشارهای مختصری به محبت منظور است.
امام را باید باور کرد و با امام باید زندگی کرد. امام، نه تنها خلیفه خدا و جانشین رسول الله (ص) و هادی و مهدی است، بلکه چنان چه امام رضا (ع) فرمودند: پدری دلسوز و برادری مهربان نیز هست. حالا سؤالم این است که آیا ما، به همان اندازهای که وجود پدر یا برادر در خانواده را درک، احساس و باور کردهایم، وجود ایشان را نیز باور کردهایم؟ آیا حداقل ادبی را که در خانه و سر سفره پدر رعایت میکنیم، نسبت به ایشان هم رعایت میکنیم؟ چقدر بی ادبی است اگر فرزندی صبح که بیدار میشود، به پدر یا برادر بزرگترش سلام نکند؟ یا سر سفره او بدون حتی یک سلام بنشیند و غذا بخورد و بعد جاهلانه بلند شود و بدون حتی یک تشکر برود؟!(ادامه دارد...)
قسمت دوم :
و ما این عشق و محبت را در تحمل مصیبتها و فدا کردن جانهای مبارک و مقدس خود و عزیزان شان برای بیداری، نجات، رشد و فلاح خودمان، مکرر تجربه کردهایم. و او، این محبت را در بیان و عمل خود ظاهر نموده و بدان تصریح مینماید:إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا ما در رعايت حال شما كوتاهى نمىكنيم و ياد شما را از خاطر نبردهايم، كه اگر جز اين بود گرفتارىها به شما روى مى آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مىكردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.
محبتش آنقدر است که در حکایات نائل شدگان به زیارت آمده است: او را دیدند در حالی که در قنوت بود. همچون جدش علی بن ابیطالب (ع) به پهنای صورت اشک میریخت و به ربش عرض میکرد: پروردگارا! این شیعیان ما، از ما هستند. اگر در آخرت کفه گناهان آنها سنگین تر بود، از صوابهای من به حساب آنان بگذار و عذاب نکن.
محبت ما به امام زمان علیه السلام: البته که ما شیعیان امام خود را میشناسیم و نسبت به ایشان مودت و محبت داریم. ولی این کاش که مبحت امثال حقیر به اندازه بروز و ظهورش کم نباشد. این که وقتی نام مبارکش آمد بایستم یا صلواتی با دعای در تعجیل بفرستم، یا در نیمه شعبان چراغانی کنم و شیرینی و شربت دهم، خیلی خوب است، اما کفایت نمیکند.
نمیخواهم وارد مقوله ظهور و حکومت حضرتش گردیده و از تعاریف و وظایف انتظار و صفات شیعه منتظر بگویم. در این مختصر فقط اشارهای مختصری به محبت منظور است.
امام را باید باور کرد و با امام باید زندگی کرد. امام، نه تنها خلیفه خدا و جانشین رسول الله (ص) و هادی و مهدی است، بلکه چنان چه امام رضا (ع) فرمودند: پدری دلسوز و برادری مهربان نیز هست. حالا سؤالم این است که آیا ما، به همان اندازهای که وجود پدر یا برادر در خانواده را درک، احساس و باور کردهایم، وجود ایشان را نیز باور کردهایم؟ آیا حداقل ادبی را که در خانه و سر سفره پدر رعایت میکنیم، نسبت به ایشان هم رعایت میکنیم؟ چقدر بی ادبی است اگر فرزندی صبح که بیدار میشود، به پدر یا برادر بزرگترش سلام نکند؟ یا سر سفره او بدون حتی یک سلام بنشیند و غذا بخورد و بعد جاهلانه بلند شود و بدون حتی یک تشکر برود؟!(ادامه دارد...)
- ۲.۴k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط