بگذار بی مقدمه این راز را با تو در میان بگذارم

بگذار بی مقدمه این راز را با تو در میان بگذارم:
که من در عشق،بیش از هر چیز دیگر، بیش از لذت‌ها،آتش و شور و حرارت آن را می‌خواهم ...!
بیش از هر چیز،شوق و شورش را می‌پسندم؛
و بیش از هر چیز،بی تابی‌ها و بی قراری‌هایش را طالبم ...
سکوت تو، شعر را در روح من می‌خشکاند !
شعر، زندگی من است.
حرف‌های تو مایه‌های اصلی این زندگی است ...
و مایه‌های اصلی این زندگی می‌باید باشد
"مثل خون در رگ‌های من... "
#شاملو
دیدگاه ها (۹)

امید را از نجاری آموختم،که مغازه اش سوخت،ولی او با همان چوب ...

سخت ترین قسمت زندگی ، جائیه که ؛ بجای بزرگ شدن داریم پیر میش...

آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیمدل خون‌تر از شقایق دشت بلا شد...

دلم گرفته از صدای پای رفتنتصدای رفتنی که می سپارد روح مرا به...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط