توی راه

• توی راه •
_ بیا بریم شهربازی
+....
_ فرشته؟
+ ه... ها چیز بله؟
_ بریم شهربازی؟
+ عااام باشه بریم
• شهربازی •
یورا: یه جورایی خوشحال بودم بعد از حدودا چند تا وسیله بازی پدر و مادرمو با یه مرد غریبه دیدم یکم دقت کردم اما چیزی دستگیرم نشد تا اینکه با جین رفتیم یکی از وسایلی که نزدیکشون بود با کسی که دیدم مو به تنم سیخ شد
_ بیا بریم اون یکی
• یورا با ترس میره پشت جین •
+....(ترس)
_ هی فرشته چیشده(استرس)
+ ن.... ن..... نه د....دوباره نه(ترس)
_ حرف بزن
( اون یارو:*)
* اووو یورا عزیزم خیلی وقت بود ندیده بودمت(نیشخند)
× اووو دختر عزیز تر از جانم
÷ چه خبر دختر قشنگم
_ اینجا چه خبره(خنده عصبی)
• یورا قدشو بلند میکنه و در گوش جین میگه اون کیه •
• این یارو همونیه که ننه یورا بهش فروختش و تجاوز کرد بش و همونی که قرار بود باهاش ازدواج کنه •
_ تو با چه جرأتی میتونی تو چشمای فرشته نگاه کنی؟(عصبی)
* اون اول مال من بوده(پوزخند)
_ مگه صفه که اول دوم باشه حرومزاده(داد)
* من اول بدنشو لمس کردم
_ خفه شو مرتیکه مادر#@#@
* هه مادر منم یه هرزه بیشتر نبود درست مثل مادر تو
_ دهن آشغالتو ببند مادر من با مادر تو عوضی فرق میکنه(داد)
* جدا از این حرفا یورا بیا بریم تو دیگه مال منی
_ رو اموال من اسم میذاری؟
• که یهو جین باهاش دعوا میکنه •
• پدر جین سعی میکنه اونارو از هم جدا کنه اما خودشم کتک میخوره از طرف جین •
• جین انقدر یارو رو میزنه تا بیهوش میشه و میره سمت پدرش و مادر یورا •
_ یک بار دیگه دور و ور فرشته کوچولوم ببینمتون جوری میزنمتون که مرتکب قتل بشم(عصبی)
+ بیا بریم ولشون کن(بغض)
_ بریم فرشته
دیدگاه ها (۱۱)

گایز برای ادامه فیک احتیاج به 10 تا لایک و 10 تا کامنت دارم ...

• برگشت خونه •_ فرشته چرا انقدر تو خودتی؟+ چرا انقدر بهم میگ...

• صبح •یورا: برای بار اول زودتر از جین از خاب بیدار شدم زیر ...

1 ماه بعد+ وویی یورا کی میاد~ صبر داشته باش چقدر عجولی_ بابا...

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

سناریو در خواستی وقتی فوبیا تاریکی داری و تو خونه نشستین فی...

فیک مافیای سیاه من part 3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط